گذشته ...

ساعت 2.30 صبحه سره کارم همه چی ارومه .

دلم خواست بیام اینو بنویسم که فقط به خیلیها بگم اوسکل تو که گذشته ای نداشتی که حالا بخوای یاد آوریم بکنی  بهتره که فراموش کنی که کی بودی. 

گذشته برای من اهمیت داره،چون گذشته روی تشکیل شخصیت من خیلی اثر گذاشته.
اما میشود با نادیده گرفتن رفتار بعضیها قسمتی از گذشته رو پاک که نه نمیشه کرد اما میشود نادیده گرفت .
 یکسری خراش هایی در ذهن ما بوجود آورده شده که به مرور زمان قابل ترمیمه مثلا 20 سال شاید طول بکشه چقدر به حرف راحته .معمولا لاقیدهای بی مسئولیت بی احساس اینقدر راحت در مورد فراموش کردن یک گذشته حرف میزنند این یه جور توجیح برای پاک کردن رفتار نا بهنجارشون و نامردانشون است.
یه وقتهایی فکر میکنم که چرا نمیتونم آدمهای نامرد رو ببخشم و ازشون عبور کنم .اینگار من جوره دیگه بدنیا اومدم .امید وارم در سومین دوره از زندگیم اینقدر بزرگوار بشم که بتونم ببخشم گذشته ای رو که از اعتماد من سوء استفاده کرد .

خیلی وقته به غارم سر نزده ام ..........